تاریخچه تحول انسان خردمندِ خردمند


تاریخچه ای کوتاه در مورد تحول انسان خردمندِ خردمند

نویسنده: دکتر توماج آریان

انسان خردمند یا هومو ساپینس (homo sapiens)در حدود ۳۰۰ هزار سال قبل در جنوب قاره آفریقا از هومو آنتیساسور یا انسان کارورز تکامل یافت.
ما دو نوع انسان خردمند داریم انسان خردمند(homo sapiens ) حدود ۳۰۰ هزار سال پیش تکامل یافت ولی انسان خردمندِ خردمند(homo sapiens sapiens )بواسطه انقلاب شناختی که در متن توضیح داده خواهد شد از انسان خردمند پدید آمد و ۷۰ هزار سال پیش از آفریقا خارج شد و کل کره زمین را تسخیر کرد.این نوشته تحولات دوران انسان خردمندِ خردمند را بررسی خواهد کرد. 

انسان خردمندِ خردمند یا هومو ساپینس ساپینس در حدود هفتاد هزار سال پیش از قاره آفریقا خارج شد و در نواحی شبه جزیره عربستان،میان رودان عراق و کوههای زاگرس و فلات ایران ساکن شد و تا حدود ۴۵ هزار سال پیش در همین مناطق ساکن ماند و بعد از آن به تمام کره زمین مهاجرت کرد.در واقع فلات ایران بعنوان نقطه سکونت حدودا ۲۵ هزار ساله،بعد از مهاجرت انسان خردمندِ خردمند از آفریقا می باشد.

سه تحول در تاریخ انسان خردمندِ خردمند روی داد:

۱.انقلاب شناختی: در حدود هفتاد هزار تا سی هزار سال پیش.
۲.انقلاب کشاورزی: در حدود دوازده هزار سال پیش. 
۳.انقلاب علمی: در حدود ۵۰۰ سال پیش.

۱.انقلاب شناختی:

تحولی که باعث شد انسانهای خردمندِ خردمند(هوموساپینس ساپینس) از کوههای زاگرس و فلات ایران به تمام نقاط جهان بروند و کره زمین را فتح کنند و گونه قالب انسانی در تمام کره زمین شوند.
یکی از تحولات مهمی که باعث انقلاب شناختی و غلبه انسان خردمند بر انسانها و موجودات دیگر شد زبان است.زبان انسان به طرز شگفت انگیزه انعطاف پذیر است.انسان خردمندِ خردمند با ترکیب تعداد محدودی آوا و نشانه میتواند تعداد نامحدودی جملات مد نظرش بسازد و مقدار زیادی اطلاعات را دریافت منتقل و ذخیره کند.این توانایی در هیچکدام از دیگر گونه های انسان و میمون وجود نداشت.
انسان خردمندِ خردمند توانست با توانایی صحبت، برنامه ریزی ،مشورت و تصمیم گیری کند.حتی در مورد چیزهایی که وجود نداشتند مانند روح،خدایان و اسطوره ها.
این ویژگی منحصر به فردترین ویژگی انسان خردمند خردمند است.
این توانایی به انسان خردمندِ خردمند امکان داد که گروههای بزرگترین را به نسبت دیگر انسانها و میمون ها بوجود آورند.گروههای که بیش از ۵۰ نفر بود .در صورتی که دیگر انسانها بیشتر از ۳۰ نفر را نمیتوانستند در یک دسته جای دهند.این توانایی باعث بوجود آمدن گروههای بزرگ شد که بر پایه اسطوره هابنیان گذاشته شده بود و باعث گسترش جمعیت‌های بسیار بزرگ شد.
حتی باعث همکاری انسانهایی با قبیله های مختلف شد.

در ذهن انسان خردمندِ خردمند در انقلاب شناختی دو مفهوم بوجود آمد.واقعیت های عینی یعنی رودخانه و جنگل و کوه و...،و واقعیت‌های خیالی مانند خدایان،ملتها و.....
واقعیت خیالی به مرور زمان قدرتمند تر شد و امروزه حتی بقای رودخانه و جنگل و کوه نیز وابسته به لطف واقعیتهای خیالی مانند خدایان و ملتها و....است.
انقلاب شناختی ،تاریخ را از فعالیتهای زیستی انسان خردمندِ خردمند تفکیک کرد.


۲.انقلاب کشاورزی:

انسان های خردمندِ خردمند در طول ده ها هزار سال بصورت انسان خوراک جو زندگی میکردند.
آنها در دسته های چند ده نفره و حداکثر صد نفره زندگی میکردند و به شکار می‌پرداختند و دائما در حال حرکت بودند.
این سبک زندگی نیاز به دانستن خواص گیاهان برای خوردن و درمان بود.
این روند ادامه داشت تا اینکه از حدود ۱۰ هزار سال پیش به اوج خود رسید.
انسان خردمندِ خردمند یاد گرفت که گیاهانی را بکارد و استفاده کند،بعضی از حیوانات را اهلی کند ،با این هدف که غلات و گوشت بیشتری را برای استفاده داشته باشد.
این تغییر بزرگ در زندگی انسان خردمندِ خردمند انقلاب کشاورزی نام گرفت.
در این انقلاب انسان خردمندِ خردمند یاد گرفت که بعضی از گیاهان و حیوانات را در جهت اهداف خودش پرورش بدهد و مسیر تکامل آنها را تغییر دهد.

گندم و بز حدود ۱۱ هزار سال پیش اهلی شدند،نخود و عدس حدود ۱۰ هزار پیش،درخت زیتون در ۷ هزار پیش،اسب در حدود ۶ هزار سال پیش و انگور در حدود ۵۵۰۰ سال پیش توسط انسان اهلی و تکثیر شدند.

این انقلاب با توجه پخش بودن انسان خردمندِ خردمند در سطح کره زمین بصورت مستقل از هم بوجود آمد و این جوامع بدون ارتباط با هم و انتقال تجربیات این انقلاب را در چهار گوشه جهان بوجود آوردند.
این انقلاب ،انسان خردمندِ خردمند را در مسیری قرار داد که غیر قابل برگشت بود و باعث رشد مداوم انسانها در همه زمینه ها شد و تا کنون هم ادامه دارد.
 انقلاب کشاورزی باعث کار بیشتر و فعالیت بیشتر در جهت تولید بیشتر بود.
در حقیقت گندم،برنج ، سیب زمینی و چند گیاه دیگر بودند که انسان خردمندِ خردمند را اهلی کردند و آنها را یکجا نشین و متمرکز در یک منطقه جغرافیای محدود کردند.
این تحول آرام آرام انسانهای خردمندِ خردمند را در کنار زمینهایشان ساکن کرد.ساختن خانه دایمی و محکم را باعث شد و به ساخت ابزار و کشف فلزات مناسب برای کارکشاورزی منجر شد.
انقلاب کشاورزی غذای بیشتری را برای انسانها فراهم کرد و موجب افزایش جمعیت شد طوری که به نسبت دوران شکارگری جمعیتهای تا ده برابر توانستند در یک منطقه ساکن شوند.
رمز نخست تکامل موجودات تکثیر آنهاست و این مساله در انقلاب کشاورزی برای انسان خردمندِ خردمند رخ داد.
روند انقلاب کشاورزی تدریجی بود.آتش زدن جنگلها توسط انسانها برای شکار باعث ایجاد زمینهای مرتعی شد که رشد دیگر گیاهان را باعث شد،آرام آرام انسانها یاد گرفتند که کاشتن گندم در خاک سطح برداشت را افزایش میدهد و این کار بتدریج باعث افزایش زیاد محصول شد و بعد از مدتی دیگر انسانها تمام وقت بر روی زمین کار میکردند و این کار باعث تغییر سبک زندگی آنها از شکارگری و متحرک بودن در سطح زمین به کشاورزی و یکجا نشینی شد. 
این تغییرات بزرگ بیشتر در منطقه هلال حاصلخیز پدید آمد که از خوزستان ایران آغاز میشد و در حاشیه دجله و فرات تا جنوب ترکیه میرفت و از آنجا به اسراییل و مصر در کنار رود نیل ختم میشد.
هرچند که کیفیت زندگی در دوران شکارگری بیشتر بود و ساعات کمتری انسان خردمندِ خردمند صرف تهیه غذا میکرد.این تغییر بزرگ باعث پایین آمدن کیفیت زندگی انسان خردمندِ خردمند شد.
کار و تلاش بیشتر در طول روز، بدست آوردن محصول مازاد، یکجا نشینی، بوجود آمدن روستاهای بزرگ و شهرها، بوجود آمدن مالکیت خصوصی، اهلی کردن موجودات و گیاهان، توسعه ابزار سازی و کشف فلزات ، آینده نگری در انسان ، بوجود آمدن طبقه زمین دار و فئودال و در نهایت ایجاد سیستم حکومتی برای تامین امنیت از دستاوردهای انقلاب کشاورزی بود .

این انقلاب کشاورزی در زندگی انسان خردمندِ خردمند باعث شد تا بین ۷ تا ۶ هزار سال پیش شهرهای بزرگ تشکیل شوند و ۵ هزار سال پیش نخستین حکومتها در مصر و بابل و آشور پدید آمدند.
این حکومتها بر صدها هزار نفر حکومت میکردند و مبنای همکاری مشترک صدها هزار نفر را بر اساس اسطوره ها و اعتقادات مشترک فراهم کردند.
نخستین قوانین دسته جمعی در ۳۷۵۰ پیش در بابل نوشته شد .حمورابی حاکم بابل این قوانین را نوشت و پایه ریزی قوانین در جوامع بشری شد و طبقات اجتماعی مختلف را رسمیت داد.او خود را نماینده خدا میدانست و قوانین خود را مشروع و لازم الاجرا.
این نظم خیالی حمورابی پایه نظم های خیالی در آینده شد که تا هم اکنون هم ادامه دارد و انسانها را قادر میکند که بصورت گسترده با هم همکاری کنند.
نمونه نظم های خیالی را میتوان در ادیان،قانون های اساسی و قوانین حقوق بشر مشاهده کرد.

این نظم های خیالی و انتقال این اطلاعات به نسل های بعد زمینه ساز اختراع خط شد.
خط در ۵۵۰۰ سال پیش در تمدن سومری اختراع شد.
نظم خیالی و خط باعث تحول بزرگی در انسان خردمندِ خردمند شد و باعث انتقال قوانین به نسلهای بعد شد بدون اینکه این قوانین در دی ان ای انسانها باشند و بصورت ژنتیکی منتقل شوند.
البته این نظم خیالی و قوانین مساوی گرایانه نبود و منجر به نظام سلسله مراتبی شد که تا کنون هم ادامه دارد.
تحول بزرگ دیگری که در انقلاب کشاورزی رخ داد جایگاه مرد بود که بتدرج مستحکم تر شد و به طبقه مسلط در جوامع تبدیل شد که تا کنون هم ادامه دارد.

تحولات دوران کشاورزی انسانها را از قبیله های کم جمعیت و متفرق و جدا از هم به سمت وحدت و ادغام پیش برد.
در دوره انقلاب کشاورزی سه نظم در جوامع بشری بوجود آمد.
۱.نظم پولی
۲.نظم امپرتوری 
۳.نظم ادیانی

برای بازرگانان تمام دنیا بازار واحدی بود که همه انسانها میتوانستند مشتری بالقوه آن باشند.برای فاتحان تمام دنیا یک امپراتوری واحد بود و تمام انسانها اتباع بالقوه آن بودند و برای پیامبران هم تمام دنیا حاوی یک حقیقت بود و تمام انسانها،مومنان بالقوه بودند.
۱.نظم پولی:
فارغ از هر اعتقاد و نژادی،پول توانست در ۲۵۰۰ سال گذشته تمام جوامع بشری را در نوردد و امکان مبادله کالا را فراهم کند.
این تحول بزرگ با رشد شهرها و پادشاهی ها و امکان ارتباط بیشتر رخ داد.در واقع اختراع پول یک انقلاب فکری در انسان خردمندِ خردمند بود که یک نظم خیالی را از دو هزار سال پیش تا کنون برپا کرده است.
پول دو خصیصه دارد.یکی تبدیل آن به هرکالا و دیگر اعتماد انسانها به هم از طریق پول.

۲.نظم امپراتوری:
نظم امپراتوری نظمی است که فردی بر چند کشور و منطقه جغرافیایی با فرهنگ و زبان مختلف حاکم است.
امپراتوری ها رایج ترین نظم سیاسی در ۲۵۰۰ سال گذشته در دنیا بوده و اکثر ملتها در امپراتوری ها در این دوره زندگی کرده اند.
نخستین امپراتوری در ۴۲۵۰ سال پیش در خاورمیانه بوجود آمد که آکد نام داشت.پادشاه امپراتوری آکد سارگون بود.این نظم پادشاهی آکد ،در امپراتوری آشور و بابل هم ادامه داشت.
در ۲۵۵۰ سال پیش نخستین امپراتوری جهانی توسط کوروش هخامنشی بوجود آمد.
او نه تنها حاکمیت بر جهان شناخته شده آن زمان را داشت بلکه خود را حاکم مردمی میدانست و مدعی نجات همه ملتها از ظلم و ستم بود.
به واقع کوروش نخستین امپراتوری جهانی بر اساس وحدت بشر را بنیان گذاشت که بعد از کوروش تا هم اکنون ادامه دارد.
فرهنگ ها و ملتها در امپراتوری بیشتر روی هم اثر میگذاشتند و بیشتر ارتباط داشتند.
این روند در حال حاضر هم ادامه دارد و بسیار پر سرعت شده است تا جایی که ناسیونالیسم در حال رنگ باختن است.
مشکلات جهانی همکاری های جهانی نیاز دارد.
امپراتوری های جدید دیگر توسط ملت و نژادی خاص اداره نمیشوند بلکه ترکیبی از نخبگان چند قومی بر پایه فرهنگ و منافع مشترک به این امپراتوری ها انسجام میبخشند.
۳.نظم ادیان
از آنجاکه نظم های بشری خیالی هستند از نوعی شکنندگی و لرزان بودن برخوردارند.نقش دین این بوده که به این نظم های خیالی شکننده مشروعیت فوق بشری داده و مانع از فروریزی این نظم ها شده است.
انقلاب کشاورزی با انقلاب دینی همراه بود.زیرا دیگر روح باوری انسانهای شکارگر بعلت گستردگی جوامع جوابگو نبود و ادیان چند خدایی بوجود آمد.خداپرستان تمام دنیا را انعکاس روابط خدایان و انسان میدانستند و انسان از بقیه موجودات جدا شد.و در نهایت تک خدایی رواج یافت.
این روند حتی در سیصد سال گذشته که سکولاریسم توسعه پیدا کرد در قالب جدیدی رنگ عوض کرد و به اعتقاد به لیبرالیسم و کمونیسم و ناسیونالیسم تبدیل شد.

۳.انقلاب علمی:
علم مدرن بر مبنای "ما نمیدانیم" شکل گرفته.به این معنی که انسان همه چیز را نمیداند و نادان است و دانسته های اکنون ما هم ممکن است در آینده ثابت شود که اشتباه است.این نقطه عطف پیشرفت انسان در ۵۰۰ سال گذشته نسبت به قبل از آن بوده است.
تفاوت علوم قدیم و علم مدرن:
۱.علم نوین میگوید هیچ مفهوم و نظریه ای تقدس ندارد و تغییر پذیر است.و این تفاوت مهم با علوم قدیم و ادیان است
۲.علم مدرن برای مشاهده وریاضیات جایگاه ویژه ای قائل است و در نهایت این دو را تبدیل به نظریه میکند.توسعه ریاضیات تحولی بزرگ در زندگی انسان بازی کرد.
۳.تمایل علم نوین برای دستیابی به قدرتهای جدید و توسعه فناوری های مدرن است.
ترکیب علوم و بوجود آوردن فناوری با صنعت،تحول بزرگی را در زندگی بشر ایجاد کرد.

انقلاب علمی در اصل نیاز صنعتگران و تولید کنندگان و امپراتوری های اروپایی بود که دانشمندان را برای این تولیدات بکار گرفتند و باعث انقلاب علمی شدند.
در اصل همه چیز این جهان اروپایی شد .از نوع پوشش،خوراک،تفکر،سیستم های حکومتی و اندیشه های گوناگون .
هر چند که در ظاهر خیلی ها با اروپا دشمنی می کنند ولی تمام زندگی شان اروپایی است.
فرهنگ اروپایی بسیار بیشتر از دیگر نقاط جهان جستجو گر و تلاش گر بودند.
ترکیب جستجو گری،سرزمین های جدید،سرمایه و علم جدید و دین مسیحیت پروتستان باعث انقلاب فکری شد.
در فرهنگ شرق نگاه مثبتی به آینده وجود ندارد و همیشه گذشته بهتر از حال و آینده است ولی در غرب برعکس دیدگاه مثبتی به آینده وجود داشت و انگیزه برای ثروت بیشتر در آینده بدلیل مسایل دینی (مسیحیت پروتستان)باعث این دیدگاه شد.
دیدگاه مثبت به آینده ،محترم شمردن سرمایه داری در غرب و میل به بدست آوردن ثروت جدید باعث سرمایه گذاری بر روی علم شد و این انقلابی در عصر جدید بود.

نتیجه گیری:

تحولات منجر به توسعه زبان و ارتباطاط انسانی در زمان ۷۰ هزار تا ۴۵ هزار سال پیش منجر به انقلاب شناختی انسان خردمندِ خردمند شد و شتاب تغییرات را در این گونه سرعت بخشید.
انقلاب کشاورزی در حدود ده هزار سال پیش موجب تولید مازاد محصولات خوراکی شد و باعث افزایش جمعیت سریع انسان خردمندِ خردمند گردید و همچنین یکجانشینی و توسعه روستاها و در نهایت شهرها و ایجاد دولتها.
پول،ادیان مختلف و امپراتوری های چند ملیتی در دوران انقلاب کشاورزی پدید آمد و سبب همکاری ها و ارتباطاط گسترده در میان انسانهای خردمندِ خردمند در سطح وسیعی از کره زمین شد.
از ۵۰۰ سال پیش انقلاب علمی در اروپا پدید آمد و ترکیب هنر و ریاضی و مسیحیت وتجارت و توسعه طلبی امپراتوری ها برای کسب قدرت و ثروت موجب انقلاب علمی و نهایتا انقلاب صنعتی شد که این روند تا کنون ادامه داشته است.
در واقع انسان خردمندِ خردمند با ایجاد توانایی صحبت کردن وارد دالانی شد که برگشت از آن نشدنی است و منجر به تحولات مرحله به مرحله گشت و این روند همچنان ادامه خواهد داشت و بشر را به کرات دیگر خواهد برد و حتی ساختن ابر انسان که توانایی صد ها برابر انسان خردمندِ خردمند را دارد ،میسر خواهد کرد.
آینده ای که تصورش غیر قابل باور و کنترل خواهد بود. 
داستان انسان از موجودی دو پا و ضعیف در شرق آفریقا در حدود ۶ میلیون سال پیش آغاز گشت و در آینده ساکن کرات دیگر منظومه شمسی و شاید منظومه های کهکشان راه شیری و دیگر کهکشانها خواهد شد.
این است قدرت فرگشت و انتخاب طبیعی 

پایان
#دکتر_توماج_آریان
#توماج_آریان
#انسان_خردمندِ_خردمند
#فرگشت
#انقلاب_شناختی
dr_tomaj_arian#
tomaj_arian#
homosapiens_sapiens#
evelution#
congnitive_revolution#

 

نظرات

  1. بسیار مطالب جامع وکامل در باره انسان اولیه بیان نمودید پایدارباشید

    پاسخحذف
  2. وای عاالی بود دکتر😍

    پاسخحذف
  3. بسیار عالی 👌👌

    پاسخحذف
  4. بسیار جامع و عالی.

    پاسخحذف
  5. بسیار عالی 👌🏻

    پاسخحذف
  6. بسیار عالی ممنون از مطالب زیبای شما

    پاسخحذف
  7. ممنون بابت وبلاگ های بسیار مفید و آگاهی بخشتون در مورد انسان خردمند،سپاس دکتر آریان

    پاسخحذف
  8. سپاس از نوشته های ٱموزنده

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

فلسفه شرقی گِردابی تباه کننده برای انسان مدرن

آیا جامعه ایران در حال فروپاشی است؟